اين را بايد در نظر بگيريم كه اين آمار فقط شامل نزاعهايي است كه به ضرب و جرح و شكايت و مراجعه به پزشكي قانوني منجر شده. تعداد دعواهايي كه هر روز در تهران ميان شهروندان رخ ميدهد و خيليهايشان هم با كدخدامنشي اطرافيان و رهگذران ختم به خير ميشود بسيار بيشتر از اين حرفهاست.
اگر همين آمار رسمي را مبنا قرار دهيم در هر ساعت، حدود 10درگيري فيزيكي در تهران اتفاق ميافتد. ماجرايي كه نشاندهنده پايين آمدن آستانه تحمل شهروندان است. مردم با گرفتاريها و مشكلات بسياري سروكار دارند. خيليها چنان در تنگناي زندگي گرفتار شدهاند كه يك اتفاق به ظاهر كوچك برايشان حكم جرقه به انبار باروت را دارد. اگر نزاعهاي صورت گرفته ميان شهروندان را مورد بررسي دقيق قرار دهيم با مواردي مواجه ميشويم كه ريشه دعوا مثلا يك بياحتياطي حين رانندگي يا يك تنه زدن غيرعمدي و مواردي از اين دست بوده است.
هنگامي كه فرد به لحاظ روحي زير فشار شديد قرار دارد، وقتي كه اضطراب يكي از عناصر تكرارشونده زندگي روزمره در پايتخت شده و آمارها از جمعيت نگرانكننده افراد بيكار حكايت دارد و ركود اقتصادي مشكلات بسياري براي برخي شاغلان فراهم كرده، طبيعي است هر مسئله بهظاهر سادهاي كه با يك عذرخواهي قابل حل به نظر ميرسد، تبديل به نزاع و درگيري فيزيكي شود. براي پايين آوردن آمار نزاع بايد سراغ ريشههاي بروز خشونت رفت. تا زماني كه اين ريشهها و دلايل پابرجا باشند انتظار براي تغيير شرايط توقعي بيهوده محسوب ميشود.
- كارشناس فوتبال و مربي اسبق تيم ملي
نظر شما